سويت مورنينج القابضة

تشرق الشمس مرة أخرى

ما هو الحيازة؟

القابضة هي مجموعة من الشركات التي تمتلك فيها الشركة جميع الشركات التابعة لها أو تديرها أو تديرها فقط. تاريخ التأسيس ولماذا الشكل ...

تاریخچه تاسیس و چرایی شکل گیری

پس از سال 1900 برخی شرکتهای بزرگ صنعتی به ویژه در صنایعی که بیشتر تحت تاثیر بازار ها و تکنولوژی جدید قرار داشتند برای پاسخگویی به نیازهای محیطی اقدام به اتخاذ استراتژی تنوع کردند.

رشد از طریق تنوع و ایجاد خطوط متعدد تولید باعث شده بود فعالیت های عملیاتی و کارافرینانه با مشکل مواجه شود.

در دهه 1920 شرکت های جنرال موتورز ،دوپان ،جرسی و استاندارد که قادر به اداره شرکت هایشان در قالب وظایف پیشین خود نبودند ،برای استفاده از فرصت های پدید اماده درجهت تولید طیف گسترده ای از محصولات و فعالیت در بازار های متعدد برای اولین بار ساختار های غیر متمرکز را به کار گرفتند. در این ساختار تصمیم گرفته شد که سطح کسب و کار به مدیران بخش ها و تصمیمات سطح بنگاه به ستاد واگذار شد.

موفقیت کشورهایی مانند جنرال موتورز باعث روی اوردن بقیه شرکت ها به ساختار بخشی شد و تا دهه 1960 میلادی اکر شرکت های متوسط و شرکت های بزرگ به ساختار پیچیده ای ترکیب محصولات و بازارها تبدیل شدند و در نیمه اول قرن 20 رشد اکثر این کشور ها مثبت بود.

در این دوران درحالی که بسیاری از شرکت ها روبه رشد بودند اما تعدادی از کشور ها دچار ضغف و زوال شده بودند که از جمله دلایل آن میتوان به :

  1. اشباع تقاضا برای محصولات و نیاز به سایر محصولات
  2. تغییر شرایط جغرافیایی ،اقتصادی و اجتماعی
  3. تغییر رقابت بین شرکت ها و ورود فناوری

پس با وجود این اتفاقات پرداختن به کسب و کاری که به آن اشتغال داریم موضوعیت خود را از دست داد و تعیین چندگانه شرکت به عنوان اولین قدم مورد بحث قرار گرفت.

شرکت جنرال الکتریک در سال 1970 برای مقابله با رشد بی سودی تصمیم گرفت که 170 شرکت خود را به 49 بخش ساماندهی کند و این گروه ها زیر نظر 10 مدیر ارشد اداره شود .در این زمان مفهمومsbu شکل گرفت و بعد از آن هلدینگ متولد شد.

انواع هلدینگ

طبقه بندی مختلفی برای هلدینگ ها بیان شده است که در اینجا دو نوع آن را بررسی میکنیم.

شرکت های هلدینگی سرمایه گذار :

این شرکت ها سود خود را از طریق سرمایه گذاری بر شرکت های تابعه خود بدست می اورند.سرمایه گذاری از طرف شرکت مادر انجام میشود اما کنترل بر عهده شرکت مادر نیست.مهم ترین شاخصه این هلدینگها بازه زمانی دریافت سود و بازدهی سرمایه گذاری است.

شرکت های هلدینگی مدیریتی:

این شرکت ها علاوه بر سرمایه گذاری بر شرکت های تابعه ،توانایی کنترل آن شرکت هارا نیز دارند و همچنین میتوانند بر فرایند آنها تاثیر بگذارند.

در دسته بندی دیگر :

  1. هلدینگ هایی که از شرکت بزرگ ایجاد شده اند
  2.  محصولی : یعنی همه شرکت ها یک نوع محصول را تولید میکنند.
  3. زنجیره تامین :یعنی همه شرکت ها برای رسیدن به یک هدف مشترک فعالیت گوناگون دارند
  4.  مختلط :یعنی از شرکت های مختلفی تشکیل شده است.

ویژگی شرکت های هلدینگی سرمایه گذاری:

  1. سهام شرکت هایی را میخرند که لزوما فعالیت آنها یکسان نیست.
  2. به دلیل اینکه سبد سرمایه گذاری گسترده ای دارند عمدتا تا 30% سهام هر شرکت را خریداری میکنند.
  3. بیشتر فعالیت هلدینگ های سرمایه گذاری جنبه مالی دارد.
  4. سبد سهام هلدینگ های سرمایه گذاری گسترده تر از هلدینگ های مدیریتی است.

اختیارات شرکت مادر

  1. تصمیم گیری درباره راهبرد کلی سازمان
  2. تخصیص دهی منابع مالی کلی سازمان
  3. طراحی نظام نظارت بر عملکرد سازمان
  4. انتصاب و جابه جایی مدیران
  5. نظارت بر شرکت های تابعه با برداشت های شخصی خودشان که حاصل ارزیابی شرکت مادر در یک دوره زمانی خاص از فعالیت های شرکت است.

رفتار هلدینگها کاملا متفاوت با شرکتها است و وظیفه آنها حمایت ،کنترل و بودجه بندی شرکتهای تابعه است.در کل هلدینگ ها با هم رقابت زیادی ندارند و پیدا کردن هلدینگی مشابه از نظر محصول و پرتفولیو کاری مشکل است و این شرکت های هلدینگ ها هستند که باهم رقابت میکنند.

ویژگیهای سازمان هلدینگ

  1. نقشه های ذهنی سازمان هلدینگ:مدیران شرکت های هلدینگ قواعدی در ذهن خود دارند که در تعبیر و تفسیر و ترکیب اطلاعات از آن استفاده میکنند.
  2. ساختارها،سیستمها و فرایند های هلدینگی:اینها کارهایی هستند که شرکت های مادر برای ارزش افرینی از آنها استفاده میکنند.اینها در رفتار های خاصی تاثیر میگذارند و اهداف مشخصی را تشویق میکنند.
  3. وظایف ،خدمات مرکزی و منابع:اینها بخش های ستادی و ارزیابی مرکزی بنگاه هلدینگ تلقی میشود که از تلاش های مدیران صف در ارزش افرینی پشتیبانی میکنند.برخی وظلایف مرکزی وسیعی دارند و برخی در حد مقدورات.مجوز ها و حقوق انحصاری و اکتسابی توسط سازمان مادر ،برند بنگاه مادر و… در زمره ویژگی های مهم است.
  4. کارکنان ومهارتها:سازمانهای مادر اغلب به این دلیل ارزش افرینی میکنند که کارکنانی با تخصص های منحصر به فرد دارند.
  5. قراردادهای عدم تمرکز:این قرارداد بین سازمان مادر و یک کسب و کار موضوعاتی را مشخص میکند و از این طریق نفوذ خود را تامین میکند و مواردی را تعریف میکند که به عهده مدیران ستادی میگذارد.

مزایای هلدینگ ها

  1. پخش ریسک در سطح سازمان
  2. توانایی سرمایه گذاری با نرخ ارزانتر
  3. کاهش تصدی گری دولت
  4. سهولت گرفتن قدرت از شرکتها و واحدها
  5. جبران ضرر شرکت های مستقل
  6. اثر بخشی بیشتر شرکت های تابع

معایب هلدینگ ها

  1. امکان دستکاری در حساب ها
  2. امکان دارد افرادی را به شرکت های تابع برای مدیریت تحمیل کنند
  3. شرکتهای تابع ممکن است مجبور به خرید و فروش کالاهای مشخصی باشند
  4. ممکن است از حداقل منافع سهامداران به درستی حفاظت نشود
  5. ممکن است سهامداران هلدینگ هیچ اطلاعی از وضعیت مالی شرکتهای تابع نداشته باشند.

نقش اساسی شرکت های هلدینگ که در هر کشور ایفا میکند :

  1. بردرصدی از تولید ناخالص ملی تاثیر میگذارند
  2. بر سطح اشتغال در کشور موثر است
  3. بر مقوله صادرات و تسهیلات بانکی موثر است
  4. درصد سود را در اقتصاد تحت تاثیر فعالیت های خود قرار میدهد

بخشی از موفقیت های اقتصادی در کشور های دارای هلدینگ های بزرگ مدیون فعالیت این گونه از شرکت ها است.

ar