هر شرکتی در کار فروش چیزی است، خواه یک محصول باشد و چه خدمات. هر محصول یا خدمات بسته بندی شده است. هر طراحی بسته بندی باید نشان دهنده گسترش دارایی های برند آن شرکت باشد. اگر هویت برند و طراحی بسته مطابق با استراتژیهای برند و ابتکارات بازاریابی باشد، نتیجه نهایی بستهبندی است که به میزان قابل توجهی به ROI بازاریابی کمک میکند.
درک اینکه چگونه سرمایه گذاری های مختلف به سود شرکت می رسد کمک آشکاری در برنامه ریزی و تخصیص موثر بودجه است. یک اندازه گیری تجربی ROI همچنین ممکن است به متقاعد کردن سرمایه گذاران برای ریسک کردن و پرداخت پول برای یک پروژه طراحی و توسعه کمک کند. حتی اگر دستیابی به آن سخت باشد، تلاش برای به دست آوردن مقداری از ROI در طراحی هم برای مشاور و هم برای مشتری ارزشمند است زیرا یک چارچوب تجاری متقابل را ایجاد می کند.
بسیاری از بازاریابان شروع به این باور کردهاند که بستهبندی به همان اندازه که ایجاد ارزش ویژه برند پیچیده است و دستیابی به بازگشت سرمایه نیز مانند تبلیغات دشوار است. با این وجود، بودجه طراحی بسته های شرکتی در مقایسه با بودجه های تبلیغاتی بسیار ناچیز است.
بستهبندی یک ابزار ضروری که دارایی یک برند را بیان میکند، بازگشت سرمایه بسیار بیشتری نسبت به تبلیغات معمولی به همراه دارد. همانطور که توسط محققان مشاوره های مختلف برند، آمار شرکت ها و تحقیقات مستقل توضیح داده شده است، طراحی بسته، بخشی جدایی ناپذیر از یک سیستم هویت نام تجاری، می تواند بیش از سه کمپین تبلیغاتی و بیش از هشت چرخه تبلیغاتی باشد.
به طور قطع، هیچ توضیح واحدی در مورد اینکه چرا برخی از ابتکارات انجام شده توسط شرکت ها موفق می شوند و برخی دیگر انتظارات را برآورده نمی کنند، وجود ندارد. با این حال، در بین برندها، دستهها و کشورها متعدد، تحقیقات پنج اشتباه/تصمیم رایج را که شکست را تعیین میکنند، تشخیص دادهاند، از جمله:
طراحیهای مجدد: شرکتهای بزرگ سیستمهای تحقیقاتی ثابتی برای ارزیابی یا «اعتباربخشی» سیستمهای بستهبندی جدید قبل از راهاندازی دارند. بسیاری از شرکتهای بستهبندی فقط به دلیل تمایل به «ایجاد برخی اخبار» سعی در طراحی مجدد دارند. در نتیجه، منابع قابل توجهی صرف نوآوری یا تلاش هایی برای طراحی مجدد می شود که ضروری نیستند.
حل مشکل: بسیاری از تلاش ها ریشه در فرضیات نادرست در مورد برند و بسته بندی آن دارد (به عنوان مثال، “بسته بندی قدیمی به نظر می رسد”، “باید راحت تر در دست نگه داشته شود” و غیره). بنابراین، مقدار زیادی از زمان و انرژی در یک جهت هدایت میشود، تا در نهایت از طریق آزمایش در قفسه و/یا در خانه، موضوع بسیار متفاوتی کشف شود. به عنوان مثال، “بهبود دید قفسه” یک هدف استاندارد در تقریباً همه بریف های طراحی است. و در حالی که دید برای برندهای کوچکتر و معرفی محصولات جدید کاملاً حیاتی است، خرید و تمایز زیر نام تجاری اغلب مسائل مبرمتری برای مارکهای اصلی بزرگ مانند Colgate، Dove و Tide هستند.
ارزشهای اصلی طراحی: در دنیای امروزی که درهمتنیدگی و انتخاب بسیار زیاد است، تصمیمات خرید عمدتاً بر اساس آنچه مردم میبینند و احساس آنها نسبت به محصولاتی که معمولاً خریداری میکنند، هدایت میشود. بنابراین، ارزشهای بصری – از جمله شکلها، رنگها و نمادهای منحصربهفرد و قابل مالکیت برای کمک به خریداران در مسیریابی راهروهای در حال گسترش و شناسایی مارکهای آشنا مهمتر از همیشه هستند. تغییرات مکرر در طرح های محصول، از نظر رنگ، شکل، آیکون باعث ایجاد سردرگمی در بین خریداران محصولات می شود. آنها احساس می کنند که محصولشان دیگر وجود ندارد.
به طور طبیعی، برندها نمیتوانند برای تمام عمر ثابت بمانند، اما کلید بازسازی موفقیتآمیز، متعادل کردن صحیح اختلال و تداوم است: اگر تغییر ناگهانی در یک ویژگی اصلی بصری مانند شکل بستهبندی جدید یا تصویر اولیه وجود داشته باشد، لازم است عناصر اصلی دیگر مانند رنگ بسته یا هویت برند و غیره را حفظ کنند. علاوه بر این، بازاریابان باید اطمینان حاصل کنند که پیامهای جلوی بسته به توضیح تغییرات ناگهانی در ظاهر بستهبندی کمک میکند (مانند «نگاه جدید» یا «فرمول بهبودیافته»).
اندازه گیری ROI در طراحی آسان نیست و در بسیاری از موارد یک علم ناقص است. در حالی که ما تا حد زیادی روی کارهایی که نباید انجام دهیم تمرکز کردیم، خبر دلگرم کننده این است که شرکت ها می توانند به طور سیستماتیک احتمال موفقیت خود را با طراحی بسته افزایش دهند.
“بازگشت” در بسته بندی چیست؟
بازده ممکن است معیار سخت و قابل تعریفی مانند فروش، فروش یا سهم بازار باشد. اما به همان اندازه، ممکن است یک معیار “نرم تر” مانند آگاهی از برند، درک عمومی یا حتی روحیه کارکنان باشد، همچنین ممکن است ترکیبی از هر دو نوع تاثیر باشد. اندازه گیری معیارهای نرم دشوار است اما هنوز با استفاده از روش های مختلف تحقیقاتی قابل اندازه گیری هستند. چند “بازده” احتمالی که مشتری ممکن است به دنبال آنها باشد:
تغییر نام تجاری، شاید برای تغییر نگرش یا رقابت با محصول یا خدمات رقیب
افزایش بازدیدکنندگان یا ورود
زمان ماندگاری طولانی تر
اطلاعات واضح تر در مورد فرم ها و بروشورها و در نتیجه تماس های کمتر با خطوط راهنمایی مشتری
استفاده از مواد پایدارتر
نوآوری یا تحقیقات مفهومی که منجر به محصولات جدید احتمالی می شود
افزایش فروش محصول یا سهم بازار
“سرمایه گذاری” در بسته بندی چیست؟
به طور مشابه، سرمایه گذاری را می توان به عنوان کارمزد یا هزینه تعریف کرد که به نوبه خود پرداخت هزینه های یک شرکت طراحی است که فقط بخشی از هزینه یک پروژه طراحی است.
سرمایه گذاری های انجام شده توسط شرکت ها به طور کلی عبارتند از:
هزینه مواد/کالا
تغییرات احتمالی در فرآیندهای تولید
هزینه های ابزار
هزینه های مهندسی
هزینه های توزیع
زمان صرف شده توسط کارکنان برای یک پروژه
حذف مواد/محصولات قدیمی
پیشنهاد مطالعه : بازاریابی چیست؟
سایر فعالیت های فروش، بازاریابی و تبلیغاتی
هنگامی که یک فرآیند طراحی در حال حرکت است، طراحان اغلب تصمیمات بصری در مورد رنگ، فرم، بافت، عملکرد و غیره می گیرند. یکی از راههای ارزیابی تجاری این شهودهای خلاق، تنظیم اقدامات کنترلی است که در آن طرحهای قدیمی و جدید مجاز به اجرا در کنار هم هستند.
تقریباً در تمام سازمانها، تحقیقات به شدت به سمت اعتبار سنجی پشتیبان برای اطلاعرسانی تصمیمهای نهایی سنگینی میکنند. زمانی که سرمایهگذاریها قبلاً انجام شدهاند و اغلب زمانی که تیمها در برابر ضربالاجلها قرار دارند و/یا متعهد به ایجاد تغییرات هستند. برای بهبود فرآیند، شرکت ها در ابتدای طرح های طراحی، شناسایی فرصت ها، تخصیص مناسب منابع و ارائه جهت، به اطلاعات و بینش بیشتری نیاز دارند. به طور خاص، شرکتها باید نقاط قوت، محدودیتها و ارزشهای بستهبندی فعلی خود را درک کنند، درست مانند انجام تجزیه و تحلیل SWOT از محصولات.
با ارزیابی بستهبندی فعلی نسبت به رقابت در قفسه، در دست و در حال استفاده و با شناسایی ارزشهای طراحی از طریق تمرینهای مختلف ترسیم و تشخیص، میتوانیم خلاصههای طراحی را اطلاعرسانی کنیم و اهداف و استانداردهای عمل روشنی را تعیین کنیم. در نهایت، این کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که هر تلاش برای طراحی مجدد، مشکل واقعی را حل می کند و نیاز واقعی خریدار یا نقطه ضعف رقابتی را بدون اتلاف وقت برطرف می کند.
بهترین روش دیگر، ادغام زمینه خرید و محیط فروشگاه در خلاصه طراحی، با تجزیه و تحلیل روش خرید خریدار، واقعیات خرده فروشی کانال های کلیدی، و نقش بسته بندی در تجربه خرید کامل است.
بیشتر و بیشتر، این فرآیند شامل تحقق عصر دنیای دیجیتال است که شامل تعامل بین خرید آنلاین و شخص به فرد و نقش تلفن های هوشمند و کدهای QR در گذرگاه باریک می شود. در مجموع، این بینش خریدار به تعریف ماموریت اصلی بستهبندی کمک میکند و همچنین به تعیین چگونگی سازگاری مناسب بستهبندی با محصولات مختلف بر اساس فروشگاههای خردهفروشی و علایق خریداران کمک میکند.
شرکتها با واقعیتهای جدیدی در بازار مواجه هستند، با ظهور سفارشیسازی بیشتر بازار که تقاضاهای جدید و چالشهای جدیدی را برای بخشهای بازاریابی شرکتها و مشاوران ایجاد کرده است. بسیاری از بخش های جدید بازار امروز موفقیت کلی بازاریابی انبوه را محدود کرده و وفاداری به برند را از بین برده است. به این سناریو اضافه کنید، انبوهی از برچسبهای خصوصی در فروشگاههای خردهفروشی وجود دارد که روی تصویر «ارزش برتر» محصولات برند تأثیر میگذارند و فروش «برندهای ملی» را کاهش میدهند. انتظارات مشتریان با ظهور برندهای مختلف روز به روز در حال افزایش است. برندهای بزرگ اکنون در حال بررسی نحوه ساخت بهترین طرح ها و بازاریابی آنها هستند تا بهترین بازگشت سرمایه را داشته باشند.
بازاریابان شرکتی تنها نیستند که با این عوارض و بسیاری دیگر در یک بازار رقابتی و جهانی که به طور فزاینده ای رقابت می کنند، برخورد کنند. همه همتایان شرکتی آنها باید انعطافپذیری را در برنامههای تجاری خود بگنجانند و دوباره به دنبال همسویی با اهداف شرکت و اهداف بازاریابی باشند.
شرکت ها محصولاتی را طراحی و تولید می کنند اما مشتریان محصولاتی را که دوست دارند خریداری می کنند. مشتریان ترجیح می دهند، طراحی بیش از همه نام تجاری. موفق ترین برندها با دقت مدیریت و سازگار هستند. بازاریابهای آگاه میدانند که حفظ مشتریان در حین کسب مشتریان جدید بهترین راه برای به حداکثر رساندن بازگشت سرمایه و شکست دادن رقبا است. ارائه پیام برند با استراتژیهای بازاریابی صحیح، رهبری ارزشهای برند در بستهبندی محصولات و خدمات شرکت، تجربیات مشتری مرتبط و در نهایت ایجاد وفاداری به برند با بهترین ROI بر روی آن.
منبع : Packaging-Labelling